محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

مامان و محمد حسین

یا علی اصغر (ع)

سلام پسر نازم مامان جون برات لباس گرفته بود و ما تنت کردیم که بریم مراسم شیرخواره ها ولی تو ترافیک موندیم و وقتی رسیدیم مراسم داشت تموم میشد. امیدوارم جزء یارای حضرت سیدالشهدا باشی و حضرتش از ما و شما قبول بکنه. آمین ...
24 آبان 1392

محرم

سلام امسال به خاطر وجود شما مامانی نمیتونه تو مراسم عزاداری شرکت کنه دل مامان برای تو مسجد نشستن حسابی تنگ شده, تلویزیون و  cd و ... هیچ کدوم نمیتونه جای مسجد رو پر کنه. وقتی صدای ناله تو بین بقیه مردم گم میشه خیلی بهت آرامش میده.  وقتی مراسم تموم میشه و سیل جمعیته که از مسجد خارج میشن حس خیلی خوبی به آدم دست میده. وقتی وارد مسجد میشی و در و دیوار مسجد رو سیاه پوش میبینی حس عذا و محرم تمام وجودت رو میگیره. بابا هم برای اینکه ما تو خونه کمتر تنها بمونیم کم میره مسجد. چند روز پیش بابا میگفت دلم برای لحظه ای که از مسجد درمیومدی بیرون تنگ شده. از خدا میخوام که شما گل پسر من حسینی باشی. انشالله   ...
19 آبان 1392

عسل خان من

سلام مامان جون فدای قند خودم بشم که هر روز داره شیرین تر از روز قبل میشه دیگه میتونی خودت گردنت رو نگه داری و مامان راحتتر میتونه شما رو بغل بگیره و قربون صدقت بره فدای خنده های نازت بشم   اینجا 3 ساعت داری     ...
15 آبان 1392
1